افسردگی یا اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی ، همچنین افسردگی شیدایی نیز شناخته می شود، این بیماری شامل تغییرات جدی در روحیه ، انرژی ، تفکر ، و رفتار است. در واقع بدان علت است که مشابه افسردگی در مراحل اولیه آن است و اغلب نادیده گرفته شده و اشتباه تشخیص داده می شود. این تشخیص می تواند یک مشکل جدی باشد زیرا مصرف داروهای ضد افسردگی برای افسردگی دو قطبی عملاً می تواند بیماری را بدتر نماید. اگر تا به حال فازهایی از احساس اضطراب خوشایند ، کاهش نیاز به خواب ، افکار رقابتی ، و رفتارهای پیش بینی نشده را تجربه کرده اید حتما بایستی برای ارزیابی اختلال دو قطبی اقدام نمایید.
مقاله روانپزشکی پیشنهادی : توپيرامات
اختلال دوقطبی چیست؟
تفاوت بین اختلالات دوقطبی I (نوع یک ) و دوقطبی II (نوع دو) را بیاموزید.
اختلال دوقطبی نوع یک وضعیت سلامت روان است که با دوره هایی (بهتر به عنوان دوره شناخته میشود) اختلالات خلقی شدید تعریف میشود. اختلال دوقطبی بر خلق و خو، افکار و رفتار فرد تأثیر می گذارد. این یک بیماری مزمن است، به این معنی که مادام العمر است. با این حال، علائم را می توان با درمان مناسب مدیریت کرد.
دو نوع اصلی اختلال دوقطبی وجود دارد: دوقطبی I (نوع 1) و دو قطبی II (نوع 2). طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، اختلال دوقطبی نوع یک شامل دورههایی از شیدایی شدید و اغلب افسردگی است. اختلال دوقطبی نوع دو شامل یک نوع کم شدت شیدایی به نام هیپومانیا است.
علائم اختلال دو قطبی
علیرغم تفاوت عمده در مورد شیدایی در دو نوع اختلال دوقطبی، شباهت های زیادی در علائم وجود دارد.
اپیزودهای افسردگی
در اختلال دوقطبی I، یک دوره افسردگی اساسی (یک یا چند مورد) معمولا رخ می دهد، اما نیازی به آن نیست. اختلال دوقطبی II شامل یک یا چند دوره افسردگی اساسی است. هر دو اختلال ممکن است شامل دورههای اوتیمیا باشند، که اصطلاحی است که برای توصیف دورههای با ثبات عاطفی استفاده میشود.
علائم رایجی که در یک دوره افسردگی اساسی رخ می دهد عبارتند از:
- بی خوابی یا پرخوابی
- گریه بی دلیل یا غیر قابل کنترل
- خستگی شدید
- از دست دادن علاقه به چیزهایی که بیمار در طول اوتیمیا از آنها لذت می برد
- افکار مکرر مرگ یا خودکشی
- شیدایی یا مانیا
دوره های شیدایی حداقل هفت روز طول می کشد. فردی که یک دوره شیدایی را تجربه می کند ممکن است موارد زیر را تجربه کند:
- افزایش قابل توجه انرژی
- احساس سرخوشی
- توهم یا هذیان
- افزایش میل جنسی
- نیاز کمتر به خواب
در طول یک دوره شیدایی، افراد ممکن است رفتارهای بی پروا انجام دهند – به عنوان مثال، رفتار جنسی پرخطر، هزینه های بیش از حد، یا تصمیم گیری های تکانشی.
گاهی اوقات افراد تصور میکنند که یک “قسمت شیدایی” به این معنی است که کسی به شخص “دیوانه” ای تبدیل میشود. این درست نیست. همچنین مهم است که توجه داشته باشید که تجربه شیدایی به طور خودکار به این معنی نیست که یک فرد خشن یا خطرناک می شود.
هیپومانیا
فردی که دوره هیپومانیا را تجربه می کند ممکن است علائم مشابهی را با علائم یک دوره مانیک تجربه کند. اما عملکرد آنها به طور قابل توجهی مختل نمی شود. بسیاری از افرادی که هیپومانیا مرتبط با دوقطبی نوع دو را تجربه می کنند از افزایش انرژی و کاهش نیاز به خواب لذت می برند.
یک دوره هیپومانیا به حدی افزایش نمییابد که فرد نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشد، که ممکن است با فردی که شیدایی را تجربه میکند اتفاق بیفتد – بهویژه اگر برای دیگران و/یا خودش خطرناک باشد.
علل
در حالی که علت دقیق اختلال دوقطبی نامشخص است، اعتقاد بر این است که ژنتیک نقش اصلی را ایفا می کند. این تا حدی توسط مطالعات روی دوقلوهایی که در آن یکی یا هر دو تشخیص دوقطبی نوع 1 داشتند، اثبات می شود. در 40 درصد از دوقلوهای همسان (آنهایی که مجموعه ژن های یکسانی دارند)، هر دو دوقلو در مقایسه با کمتر از 10 درصد از دوقلوهای برادر (که همه ژن های یکسانی ندارند) به اختلال دوقطبی مبتلا بودند.
سایر عوامل مؤثر عبارتند از ناهنجاری در مدار مغزی فرد، بی نظمی در انتقال دهنده های عصبی و عوامل محیطی مانند ضربه یا سوء استفاده در دوران کودکی.
تشخیص
هنگام تشخیص اختلال دوقطبی (صرف نظر از نوع آن)، یک پزشک بالینی سلامت روان باید سایر بیماریها مانند اختلال اسکیزوافکتیو، اسکیزوفرنی، اختلال هذیانی، اختلال اسکیزوفرنیفُرم، یا سایر طیفهای اسکیزوفرنی مشخص یا نامشخص و سایر اختلالات روانپریشی را که ممکن است علائم مشابهی داشته باشند، رد کند.
اختلال دوقطبی را نمی توان مانند سایر بیماری ها که با آزمایش خون، اشعه ایکس یا معاینه فیزیکی می تواند تشخیص قطعی را ارائه داد ، مشخص کرد. تشخیص بر اساس مجموعهای از معیارهایی است که فرد باید آنها را داشته باشد تا دوقطبی در نظر گرفته شود.
یک تشخیص آگاهانه احتمالاً شامل آزمایشهای خاصی برای حذف سایر مشارکتهای فیزیکی در علائم دوقطبی است. این ممکن است شامل غربالگری دارو، آزمایشهای تصویربرداری (CT اسکن یا MRI مغز)، الکتروانسفالوگرافی (EEG) و یک مجموعه کامل از آزمایشهای تشخیصی خون باشد. یک پزشک نیز از شما سوالاتی می پرسد، و شما باید تمام تلاش خود را برای همکاری نزدیک با یک تیم مراقبت های بهداشتی برای تایید تشخیص و یافتن برنامه درمانی مناسب برای خود انجام دهید.
درمان
درمان اختلال دوقطبی نوع یک بسیار فردی است و بر اساس انواع و شدت علائمی است که فرد تجربه می کند.
تثبیت کننده های خلق و خو هسته اصلی فرآیند درمان هستند و اغلب از عوامل دیگری مانند:
- یک تثبیت کننده خلق و خو، مانند لیتیوم
- داروهای ضد تشنج برای تثبیت نوسانات خلقی
- داروهای ضد روان پریشی برای کنترل علائم روان پریشی مانند هذیان و توهم، و همچنین داروهای ضد روان پریشی غیر معمول جدیدتر که خاصیت تثبیت کننده خلق و خوی خود را دارند.
- داروهای ضد افسردگی (معمولاً کمتر تجویز می شوند زیرا می توانند باعث ایجاد یک دوره شیدایی شوند)
- در موارد شدیدتر، درمان تشنج الکتریکی (ECT) ممکن است برای کمک به تسکین مانیا یا افسردگی شدید استفاده شود.
هر دو نوع باید به درستی درمان شوند
از آنجایی که هیپومانیا در دوقطبی نوع دو شدیدتر از شیدایی است که در اختلال دوقطبی نوع یک رخ می دهد. دوقطبی نوع II اغلب به عنوان “خفیف تر” از دوقطبی نوع I توصیف می شود – اما این کاملاً دقیق نیست. مطمئناً، افراد مبتلا به دوقطبی I می توانند علائم جدی تری در طول شیدایی داشته باشند، اما هیپومانیا هنوز یک وضعیت جدی است که می تواند عواقب تغییر دهنده زندگی داشته باشد و بنابراین باید به درستی مورد توجه قرار گیرد.
علاوه بر این، تحقیقات نشان می دهد که اختلال دوقطبی نوع 2 تحت سلطه دوره های طولانی تر و شدیدتر افسردگی است. در واقع، با گذشت زمان، افراد مبتلا به دوقطبی II کمتر احتمال دارد که بین دو قسمت به عملکرد کامل برگردند.
درمان مناسب باید برای همه انواع اختلالات دوقطبی دنبال شود و باید با تیم مراقبت های بهداشتی خود همکاری نزدیک داشته باشید تا بهترین درمان را برای خود بیابید.
مقابله
مانند بسیاری از شرایط سلامت روان، اختلال دوقطبی با یک انگ خاصی در جامعه همراه است که ممکن است کنار آمدن با این وضعیت را برای شما یا یکی از عزیزان دشوارتر کند. بدانید که ننگ اغلب به دلیل عدم آگاهی ایجاد می شود.
صرف نظر از اینکه فرد مبتلا به دوقطبی مستقیماً با لکه ننگ مواجه می شود یا خیر، بدانید که بهترین راه برای مقابله با این وضعیت این است که با دیگرانی که آن را تجربه می کنند ارتباط برقرار کنید و از کمک حرفه ای بهره بگیرید. شما همچنین می توانید با انگ مبارزه کنید تا به شما کمک کند بهتر با آن کنار بیایید و در مورد حقوق خود بیشتر بدانید.
اختلال دوقطبی در کودکان
اختلال دوقطبی می تواند در کودکان در هر سنی رخ دهد. برای والدین و مراقبان مهم است که از علائم منحصر به فرد آگاه باشند . آنها باید به عملکرد کودک، احساسات و هرگونه سابقه خانوادگی این اختلال توجه کنند. با تشخیص به موقع، می تواند یک برنامه درمانی بهتر برای مدیریت علائم ایجاد شود.
علائم اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی فقط ایجاد نوسانات خلقی نیست. این یک وضعیت سلامت روان جدی است که قبلاً به عنوان افسردگی شیدایی شناخته می شد. دو نوع اصلی اختلال دوقطبی وجود دارد که میتوانند از نظر شدت و ماهیت علائم متفاوت باشند.
این مقاله علائم اختلال دوقطبی، از جمله علائم مانیا و افسردگی را مورد بحث قرار می دهد. همچنین عوارض احتمالی که ممکن است رخ دهد را پوشش می دهد.
علائم و نشانه ها
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تغییرات چشمگیری در خلق و خوی خود تجربه می کنند که ممکن است شامل دوره های افسردگی و شیدایی باشد. ماهیت و شدت این علائم به نوع اختلال دوقطبی که دارند بستگی دارد.
دوقطبی نوع 1
افراد مبتلا به دوقطبی نوع یک حداقل یک دوره شیدایی را در زندگی خود تجربه می کنند. اگرچه برای تشخیص رسمی لازم نیست، اکثریت قریب به اتفاق در طول زندگی خود دوره های افسردگی اساسی را نیز تجربه می کنند.
دوقطبی نوع 2
افراد مبتلا به دوقطبی نوع دو حداقل یک دوره هیپومانیک (شکل کمتر جدی شیدایی) و حداقل یک دوره افسردگی اساسی دارند.
علائم شیدایی دوقطبی یا هیپومانیا
علائم دوره مانیک یا هیپومانیک عبارتند از:
- به راحتی منحرف شدن
- کاهش نیاز به خواب
- هذیان یا توهم
- خلق و خوی بالا یا گسترده
- بزرگ نمایی یا رفتار نامناسب
- رفتارهای مخاطره آمیز تکانشی (از جمله قمار و هزینه های زیاد)
- افزایش میل جنسی
- تحریک پذیری، خصومت یا پرخاشگری
- بی قراری فیزیکی و حرکت بی امان
- افکار مسابقه ای
- بیش از حد حرف زدن
دوره های شیدایی حداقل هفت روز طول می کشد. دوره های هیپومانیک علائم مشابهی را شامل می شود، اما عملکرد فرد به طور قابل توجهی مختل نمی شود و هیچ علامت روان پریشی وجود ندارد.
علائم افسردگی دوقطبی
در طول دوره افسردگی، فرد ممکن است علائم زیر را تجربه کند:
- گریه بی دلیل یا دوره های طولانی غمگینی
- مشکل در تمرکز یا عدم تصمیم گیری
- خستگی شدید، از جمله ناتوانی در بلند شدن از رختخواب
- احساس گناه یا ناامیدی
- از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که معمولاً به شما لذت می بخشد
- از دست دادن علاقه به سلامتی، تغذیه یا ظاهر فیزیکی
- خوابیدن بیش از حد یا مشکل در خوابیدن
- افکار خودکشی یا انگیزه آسیب رساندن به خود
مشکلات مربوط به مهارت های شناختی، مانند مشکلات ذهنی حافظه، مشکل در تمرکز، و بلاتکلیفی، می تواند اولین چیزهایی باشد که دیگران در هنگام ابتلا به افسردگی دوقطبی متوجه آن می شوند.
مشکلات شناختی می تواند با تفکر فرد تداخل کند و انجام وظایف را برای او سخت کند.
علائم فیزیکی مرتبط با دوره های افسردگی
در طول دوره های افسردگی، افراد ممکن است علائم فیزیکی مختلفی از جمله درد و درد غیر قابل توضیح را تجربه کنند.
تغییرات وزن نیز رایج است. در حالی که برخی از افراد در هنگام ناراحتی برای خوردن تلاش می کنند، برخی دیگر برای راحتی به غذا روی می آورند. بنابراین، کاهش وزن و افزایش وزن هر دو می توانند از علائم یک دوره افسردگی باشند.
برانگیختگی روانی حرکتی، افزایش فعالیت ناشی از تنش ذهنی و نه فیزیکی، یا عقب ماندگی روانی حرکتی، کاهش فعالیت های فکری و فیزیکی نیز ممکن است رخ دهد.
علائم نادر
در حالی که شیوع کمتری دارد، ممکن است گاهی اوقات افراد یک اختلال خلقی به نام سیکلوتیمیا را تجربه کنند. این وضعیت باعث تغییرات خلقی می شود که به اندازه اختلال دوقطبی I یا دو قطبی II شدید نیست. سیکلوتیمیا اغلب در نوجوانی ظاهر می شود. در بسیاری از موارد، می تواند پیش ساز اختلال دوقطبی نوع I یا II باشد.
خلاصه
دو نوع اصلی اختلال دوقطبی وجود دارد که از نظر نحوه بروز علائم و شدت آنها متفاوت است. دوقطبی نوع 1 شامل دوره های شیدایی است که با علائمی مانند هذیان، توهم، انرژی بیش از حد، کاهش نیاز به خواب و خلق و خوی بالا مشخص می شود. دوقطبی نوع 2 باعث اپیزودهای افسردگی و هیپومانیا می شود که شکل کمتر شدید شیدایی است.
عوارض و بیماریهای همراه
اختلال دوقطبی می تواند منجر به عوارضی در زندگی فرد شود. همچنین می تواند در گروه های خاصی به طور متفاوتی ظاهر شود. هیچ درمانی برای اختلال دوقطبی وجود ندارد، اما با درمان مناسب می توان علائم را به طور موثر مدیریت کرد. برخی از عوارض احتمالی که ممکن است در صورت عدم درمان این بیماری رخ دهد عبارتند از:
- مشکلات در مدرسه یا کار
- مصرف مواد مخدر یا الکل
- مشکلات مالی و حقوقی
- علائم شدیدتر
- روان پریشی
- مشکلات رابطه
- خودکشی یا اقدام به خودکشی
تفاوت اختلال دو قطبی در مردان و زنان
اختلال دوقطبی در مردان و زنان تقریباً با نرخ های یکسانی رخ می دهد. با این حال، ارائه علائم و سیر بیماری ممکن است بسته به جنسیت فرد در هنگام تولد متفاوت باشد.
مردان اغلب در سنین پایین تر تشخیص داده می شوند، دوره های شدیدتری را تجربه میکنند و احتمال بیشتری دارد که همزمان مشکلات مصرف مواد داشته باشند. در زنان دوره های افسردگی بیشتری وجود دارد و بین دوره های شیدایی و افسردگی سریع تر در حال نوسان هستند..
توجه داشته باشید که علائم اختلال دوقطبی در زنان و مردان یکسان است، اما نقش های اجتماعی و جنسیتی می تواند بر نحوه بروز آنها یا درک دیگران از آن تأثیر بگذارد.
در کودکان
در حالی که اختلال دوقطبی اغلب در بزرگسالان بالای 18 سال تشخیص داده می شود، در کودکان نیز ممکن است رخ دهد. زمانی که تشخیص در دوران کودکی رخ می دهد، سیر بیماری شدیدتر می شود.
همچنین علائم اغلب در کودکان متفاوت از بزرگسالان ظاهر می شود. برخی از علائمی که کودکان ممکن است تجربه کنند عبارتند از:
- پرخاشگری
- کاهش نیاز به خواب
- خلق و خوی افسرده
- نوسانات خلقی مکرر
- بیش فعالی
- تحریک پذیری
- بی قراری
- رفتارهای ریسک پذیر
- بداخلاقی
در طول دوره های افسردگی، کودکان ممکن است علائمی مانند سردرد، معده درد، خواب زیاد، تغییر در اشتها، احساس غم و اندوه و کمبود انرژی را نشان دهند.
از آنجایی که این علائم همیشه مختص اختلال دوقطبی نیستند و اغلب با شرایط دیگر همراه هستند، دریافت ارزیابی و تشخیص از یک متخصص مراقبت های بهداشتی مهم است. تشخیص دقیق در مراحل اولیه می تواند به مداخلات موثرتر و بهبود نتایج درمان منجر شود.
شرایط همزمان
تعدادی از شرایط وجود دارد که می تواند در کنار اختلال دوقطبی رخ دهد یا مجموعه علائم مشابهی داشته باشد که ممکن است تشخیص را پیچیده کند. برخی از این شرایط همزمان عبارتند از:
اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD)
بیش فعالی و حواس پرتی دو مورد از علائم بارز اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD) هستند. با این حال آنها ، به ویژه در مورد کودکان ، همچنین در اختلال دوقطبی کاملاً غالب هستند. برای پیچیده تر کردن مسائل، این شرایط اغلب ممکن است همزمان رخ دهند.
مصرف الکل یا مواد
برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار رایج است که با مصرف الکل و مواد مبارزه کنند. این اغلب ، حتی در سطح ناخودآگاه، تلاشی برای خوددرمانی است. الکل ممکن است با داروهای مورد استفاده برای درمان اختلال دوقطبی تداخل داشته باشد.
اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی باعث تکانشگری، رفتار خودکشی، واکنش خلقی، عصبانیت نامناسب و پارانویای گذرا می شود که با اختلال دوقطبی نیز مرتبط است. این امکان وجود دارد که فردی با هر دوی این اختلالات نیز تشخیص داده شود.
افسردگی
تنها چیزی که اختلالات افسردگی (افسردگی تک قطبی) را از اختلال دوقطبی متمایز می کند، شیدایی/هیپومانیا است. اگر یک بیمار مبتلا به افسردگی دچار یک دوره شیدایی شود، تشخیص به اختلال دو قطبی تبدیل می شود.
اختلال دوقطبی اشتباه تشخیص داده شده گاهی اوقات پس از شروع مصرف داروهای ضد افسردگی توسط افراد کشف می شود که منجر به شروع شیدایی می شود.
اختلالات اشتها
تجربه اختلالات خوردن برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی غیر معمول نیست. به علاوه، افسردگی، اضطراب و تحریک پذیری اغلب از اختلالات خوردن ناشی می شود.
اختلال هراس
در واقع اختلال پانیک با حملات پانیک مکرر و خود به خود مشخص می شود. اختلال هراس اغلب با اختلالات خلقی و سایر اختلالات روانپزشکی همراه است (با هم اتفاق می افتد). حملات پانیک نیز در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی شایع است.
روانگسیختگی
اسکیزوفرنی یک اختلال روانی است که باعث اختلالات شدید در شناخت (تفکر)، رفتارها و احساسات می شود. علائم این بیماری عبارتند از هذیان، توهم، گفتار و تفکر بهم ریخته، رفتار نامنظم، رفتار کاتاتونیک، خلق و خوی نامناسب، احساسات مسطح، فقدان گفتار، و کاهش رفتار هدفمند. علائم اسکیزوفرنی به راحتی با علائم اختلال دوقطبی اشتباه گرفته می شود.
اختلال اسکیزوافکتیو
اختلال اسکیزوافکتیو شامل داشتن علائم افسردگی شدید یا شیدایی همراه با علائم خاص اسکیزوفرنی است. با این حال، هذیانها یا توهمها باید برای دورههایی که علائم خلقی وجود ندارد، ادامه داشته باشند. همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، سردرگمی و اختلاف نظر زیادی در مورد تمایز این اختلال از اختلال دوقطبی وجود دارد.
خلاصه
شرایط همزمان می تواند بر روند اختلال دوقطبی تأثیر بگذارد یا به تشخیص اشتباه کمک کند. اختلال دوقطبی اغلب به اشتباه به عنوان افسردگی تشخیص داده می شود و افرادی که مبتلا به اختلال دوقطبی هستند ممکن است برای مقابله با علائم بیماری خود از الکل یا مواد دیگر استفاده کنند.
سوالات متداول
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟
اگر شما یا شخصی که می شناسید علائم اختلال دوقطبی را تجربه می کنید، مهم است که با یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی صحبت کنید. آنها ممکن است بخواهند هر گونه مشکل بالقوه سلامت جسمانی را که می تواند به علائم شما کمک کند، رد کنند. تشخیص و شروع درمان می تواند در به حداقل رساندن خطر تجربه علائم شدید مانند روان پریشی کمک کند. اگر روان پریشی – که مشخصه آن گسست از واقعیت است که در آن فرد چیزهایی را می بیند، می شنود یا باور می کند که واقعی نیستند – رخ دهد، مهم است که فوراً به پزشک مراجعه کنید.
چرا تفاوت بین اختلال دوقطبی و اختلال افسردگی اساسی مهم است؟
اگر فردی مبتلا به اختلال دوقطبی باشد، داروهای خاصی که برای درمان اختلال افسردگی اساسی استفاده میشوند، میتوانند به شروع شیدایی کمک کنند. متأسفانه، تشخیص اشتباه افسردگی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی غیرعادی نیست.
طبق مطالعهای که در سال 2018 منتشر شد، 60 درصد از بیمارانی که به دنبال مراقبت برای افسردگی مکرر هستند، در واقع به اختلال دوقطبی مبتلا هستند. این اغلب به این دلیل است که افراد در هنگام تجربه یک دوره افسردگی بیشتر به دنبال درمان هستند.
چرا تشخیص اختلال دو قطبی نوع اول و نوع دوم مهم است؟
دو نوع اختلال دوقطبی علائم مشترکی دارند، اما در نحوه نمایش شیدایی با هم تفاوت دارند. از آنجایی که علائم شیدایی در اختلال دوقطبی II شدیدتر است، افرادی که این بیماری را دارند ممکن است به درمانهای متفاوتی برای کمک به مدیریت علائم خود نیاز داشته باشند.
به منظور تشخیص اختلال دوقطبی، یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی علائم شما را از جمله فراوانی، مدت و شدت آنها ارزیابی می کند. اگر در حال حاضر یک دوره افسردگی را تجربه می کنید، حتماً ذکر کنید که آیا در گذشته علائم شیدایی یا هیپومانیا را تجربه کرده اید.
افسردگی و خطر خودکشی
افسردگی یکی از عوامل اصلی خطر خودکشی است. نا اُمیدی همراه با افسردگی می تواند باعث گردد که فرد فکر کند تنها راه فرار از درد خودکشی است. علائم هشدار دهنده در این حالت عبارتند از :
- صحبت کردن در مورد کشتن یا آسیب رساندن به خود
- ابراز احساسات شدید ضعف یا نا اُمیدی
- نگرانی غیر معمول از مرگ
- بی احتیاط عمل کردن مانند عبور غیر منطقی از چراغ قرمز
- تماس یا ملاقات با افراد برای خداحافظی
- در اختیار گذاشتن دارایی های خود به دیگران
- گفتن این جمله که افراد بدون من بهتر زندگی می کنند
- تغییر ناگهانی به علت شدت افسردگی به حالت آرامش و خوشحالی
تهیه و تنظیم : تیم روانشناسی Psycho Darman
منابع مقاله اختلال دو قطبی :
- Vieta E, Berk M, Schulze TG, et al. Bipolar disorders. Nat Rev Dis Primers. 2018;4:18008. Published 2018 Mar 8. doi:10.1038/nrdp.2018.8
- Substance Abuse and Mental Health Services Administration. Impact of the DSM-IV to DSM-5 changes on the national survey on drug use and health.
- Substance Abuse and Mental Health Services Administration. DSM-5 changes: Implications for child serious emotional disturbance.
- Datto C, Pottorf WJ, Feeley L, Laporte S, Liss C. Bipolar II compared with bipolar I disorder: baseline characteristics and treatment response to quetiapine in a pooled analysis of five placebo-controlled clinical trials of acute bipolar depression. Ann Gen Psychiatry.2016;15:9. doi:10.1186/s12991-016-0096-0
- Culpepper L. The diagnosis and treatment of bipolar disorder: decision-making in primary care. Prim Care Companion CNS Disord. 2014;16(3). doi:10.4088/PCC.13r01609
-
National Institute of Mental Health. Bipolar disorder.
- Barnett JH, Smoller JW. The genetics of bipolar disorder. Neuroscience. 2009;164(1):331-43. doi:10.1016/j.neuroscience.2009.03.080
- American Psychiatric Association (APA). Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders. 5th ed, text revision. Washington, D.C.; 2022.
- Singh A, Kar SK. How electroconvulsive therapy works?: Understanding the neurobiological mechanisms. Clin Psychopharmacol Neurosci. 2017;15(3):210–221. doi:10.9758/cpn.2017.15.3.210
- Maina G, Albert U, Bellodi L, et al. Health-related quality of life in euthymic bipolar disorder patients: differences between bipolar I and II subtypes.J Clin Psychiatry. 2007;68(2):207-12. doi:10.4088/JCP.v68n0205
- Rössler W. The stigma of mental disorders: A millennia-long history of social exclusion and prejudices. EMBO Rep. 2016;17(9):1250–1253. doi:10.15252/embr.201643041
- Birmaher B. Bipolar disorder in children and adolescents. Child Adolesc Ment Health. 2013;18(3). doi:10.1111/camh.12021
- Culpepper L. The diagnosis and treatment of bipolar disorder: decision-making in primary care. Prim Care Companion CNS Disord. 2014;16(3):PCC.13r01609. doi:10.4088/PCC.13r01609
-
Perich T, Mitchell PB, Loo C, et al. Clinical and demographic features associated with the detection of early warning signs in bipolar disorder. J Affect Disord. 2013;145(3):336-340. doi:10.1016/j.jad.2012.08.014
- Rijavec N, Grubic VN. Depression and pain: often together but still a clinical challenge: a review. Psychiatr Danub. 2012;24(4):346-52.
- Baldessarini RJ, Vázquez G, Tondo L. Treatment of cyclothymic disorder: commentary. Psychother Psychosom. 2011;80(3):131-5. doi: 10.1159/000322234
- National Institute of Mental Health. Bipolar disorder in children.
- Ghouse AA, Sanches M, Zunta-Soares G, Swann AC, Soares JC. Overdiagnosis of bipolar disorder: a critical analysis of the literature. ScientificWorldJournal. 2013;2013:297087. doi:10.1155/2013/297087
- Paris J, Black DW. Borderline personality disorder and bipolar disorder: what is the difference and why does it matter?. J Nerv Ment Dis.2015;203(1):3-7. doi:10.1097/NMD.0000000000000225
- Gitlin MJ. Antidepressants in bipolar depression: an enduring controversy. Int J Bipolar Disord. 2018;6(1):25. doi:10.1186/s40345-018-0133-9
- Kornstein SG, Kunovac JL, Herman BK, Culpepper L. Recognizing binge-eating disorder in the clinical setting: A review of the literature. Prim Care Companion CNS Disord. 2016;18(3):10.4088/PCC.15r01905. doi:10.4088/PCC.15r01905
- Preti A, Vrublevska J, Veroniki AA, Huedo-Medina TB, Kyriazis O, Fountoulakis KN. Prevalence and treatment of panic disorder in bipolar disorder: systematic review and meta-analysis. Evid Based Ment Health. 2018;21(2):53-60. doi:10.1136/eb-2017-102858
- Cleveland Clinic. Bipolar disorder.
- Phillips ML, Kupfer DJ. Bipolar disorder diagnosis: challenges and future directions. Lancet. 2013;381(9878):1663–1671. doi:10.1016/S0140-6736(13)60989-7