روابط شخصی فروید
در باره روابط شخصی فروید
فرويد با مارتا برنيز كه او نيز مانند خودش فقير بود نامزد شده بود و آنها ازدواجشان را چند بار به دليل مشكلات مالى به تعويق انداخته بودند . فرويد در سالهاى روابط عاشقانه اش با مارتا نسبت به هر كسى كه مى خواست توجه و محبت او را به خود جلب كند و حتى اعضاى خانواده ى خود مارتا به شدت حسادت مى ورزيد .
فرويد در نامه اى به وى نوشت ” از اين به بعد تو دز خانواده ات چيزى جز يك مهمان نيستى . من تو را به هيچ كس نخواهم داد … اگر نمى توانى به اندازه ى كافى به من علاقمند باشى و از خانواده ات چشم پوشى كنى ، در اين صورت ناگزير من را از دست مى دهى ، زندگيت را تباه مى كنى ، و دست آخر از خانواده ات چيزى به دست نمى آورى … در طبيعت من تمايل ظالمانه اى وجود دارد . “
سرانجام پس از يك دوره ى نامزدى چهار ساله كه با ناكامى همراه بود اين ازدواج صورت گرفت ، اما فرويد ناگزير بود كه پول قرض كند و حتى ساعتهايشان را گرو بگذارد . سرانجام وضعيت آنان بهتر شد ، اما فرويد آن سالهاى اوليه ى فقر را هرگز فراموش نكرد .
ساعتهاى طولانى كار فرويد مانع مى شد كه وقت زيادى را با همسر و فرزندانش ( كه شش تن بودند ) بگذراند . او همچنين تعطيلات را به تنهايى يا با خواهر زنش مينا مى گذراند ، زيرا مارتا قادر نبود در پياده روى و گردشى كه فرويد براى خود ترتيب مى داد او را همراهى كند .