آنه آناستازی از طریق کتابهای مشهورش در زمینه ساخت و کاربرد آزمونهای روانشناختی ، چندین نسل از روانشناسان را تحت تاثیر قرار داد. وی یکی از برجسته ترین اندیشمندان روانشناسی است.
اندشمندان روانشناسی آنه آناستازى
( ٢٠٠١-١٩٠٨)
پدر سيسيلينى آناستازى به نام آنتونى وقتى آناستازى يك ساله بود ، درگذشت . مدتى بعد از فوت پدرش ، خانواده مادرى آناستازى از خانواده پدرى بيگانه شد و او ديگر هرگز آنها را نديد . او بوسيله مادرش ترساگودويسى آناستازى ، مدير يك دفتر روزنامه ايتاليايى به نام بروگرمو بود حمايت مى شد و بوسيله مادربزرگش در خانه آموزش ديد . او در سن نه سالگى به مدرسه عمومى رفت و با نمره ممتاز در كلاس فارغ التحصيل شد . آناستازى بخصوص وقتى كه در سنين نوجوانى خودش به مطالعه مبحث مثلثات نيمكره اى در رياضيات پرداخت به سمت رياضى كشيده شد . او در ١٥ سالگى در دانشكده بارنار شهر نيويورك ثبت نام كرد تا در رشته رياضى ادامه تحصيل دهد . علاقمند شدن او به رياضى تا حدى ناشى از مطالعه كار اسپيرمن بر روى ضريب همبستگى ( يك سازه آمارى كه ارتباط بين متغيرها را مى سنجد ) بود . بعد از فارغ التحصيلى در سال ١٩٢٨ براى دوره دكتراى Ph.D در دانشگاه كلمبيا و تحت نظارت هنرى ايى گارت ثبت نام كرد . گارت در مورد تفاوتهاى نژادى در زمينه هوش و نياز به يك سيستم آموزشى كه اين مسئله را در نظر بگيرد مطالب بسيارى نوشته بود .
هنگامى كه آناستازى در دوره دكترا بود ، با شوهر آينده اش جان پورتورفلى كه او هم در حال تكميل دوره Ph.D خود بود ملاقات كرد . بعد از تكميل دكتراى خود در سال ١٩٣٠ يك پست در دانشكده بارنارد بدست آورد و اين در حالى بود كه فلى ٢٠٠ مايل دورتر در دانشگاه جرج واشنگتن كار مى كرد . آنها در سال ١٩٣٣ با هم ازدواج كردند و يكسال بعد ، آناستازى مبتلا به سرطان تشخيص داده شد . درمان سرطان باعث شد كه او از حامله شدن ناتوان شود .
مشخصه کلیدی کار آناستازی
اهميت تعاملات بين يك موجود زنده و محيط او يك مشخصه كليدى كار آناستازى است . او مخصوصاً به فرايندى كه تواناييهاى انسان را توجيه مى كند علاقمند بود : او مى خواست بفهمد كه چطور عوامل ژنتيكى و محيطى رشد تواناييهاى انسان را تحت تأثير قرار مى دهند .
نام آناستازى با روان سنجى ( طراحى و بكار بستن آزمونهاى روانشناختى و بكارگيرى تكنيكهاى آمارى و رياضى به منظور آزمون سازى روانشناختى ) و روان شناسى تفاوتهاى فردى ( يعنى بررسى كمى تفاوت هاى فردى در رفتار ) براى چندين نسل از دانشجويان و روانشناسان متخصص ، پيوند خورده است .
در پنجاه سالگى ، آناستازى كتابش با عنوان ” نام آزمون سازى روانشناختى ( ١٩٥٤ ) ” را كه مقدمه اى ماهرانه و دائرة المعارف گونه درباره سنجش روانشناختى بود ، انتشار داد . او تا هشتاد سالگى به روز آمد كردن اين كتاب ادامه داد.
شانس و کانون کنترل در نوشته های آناستازی
تأثير عقلانى آناستازى همچنين به روشنى نوشته هاى او در مورد موضوعات پيچيده و صراحت رويكرد او در موضوعاتى كه از نظر سياسى حساس هستند مانند نقش ژنتيك و محيط ، مربوط بود . كتابچه هاى او موجب شروع دوره هايى شد كه در اوايل زندگى شغلى اش برپا كرد . آناستازى در يك نوشته خود شرح حال نگارى شانس آوردن و كانون كنترل را به عنوان موضوعاتى كه در سراسر كار او موج مى زنند ، بوسيله داستانهايى بيان مى كند . به طور نمونه ، اولين موقعيت تحصيلى تمام وقت او بخاطر ملاقات شانسى او با هالينكورث در عرض خيابان شماره ١١٩ بود .
هالينگورث از آناستازى سؤال كرد كه چه برنامه اى براى پاييز ١٩٣٠ دارد ، آناستازى گفته بود هيچ برنامه اى ندارد و هالينگورث يك موقعيت شغلى را به او پيشنهاد كرده بود . حادثه خوشحال كننده ديگر در سال ١٩٤٧ يعنى وقتى كه آناستازى پيشنهاد رياست انجمن روان شناسى غرب داده شد اتفاق افتاد . او واكنش خود به اين اتفاق را به اين صورت توصيف مى كند ” يك حالت حيرت انگيز شبيه به شوكه شدن بود … آنچه مرا متعجب كرد اين بود كه من فقط استاديار بودم .
آناستازى اين تفاوت بين شأن واقعى كه بوسيله همتايانش براى او فراهم شد ، او سومين زن رئيس انجمن روان شناسى آمريكا بود و سنجش خود او از اهميت كارهايش را به تمركز ذهنى صرف به كارهايى كه بايد تكميل مى كرد ، نسبت مى دهد . در سال ١٩٨٧ رئيس جمهور آمريكا ريگان به او مدل ملى علوم را به خاطر تصديق از نقش او در رشد روان شناسى تفاوتهاى فردى اهدا كرد . آناستازى در سن ٨٣ سالگى در مقاله اى تأمل انگيز ، نقش تكنيكهاى آمارى پيشرفته را در پيوند مجدد بين جريان اصلى روان شناسى تجربى و سنت روان سنجى ارزيابى نمود . آناستازى نتيجه گرفت كه گرايش روان سنجى – ظاخت و استفاده از آزمونهاى روان شناختى – بايد به گرايش تجربى ارائه شود كه مطالعات آزمايش مدار مطلوب از رفتار مى باشد .
فرضیه تمایز شناختی
سؤالاتى درباره نقش عوامل محيطى و ژنتيكى بر روى رشد بر رشد رفتار در بسيارى از آثار و نوشته هاى آناستازى مورد تأكيد قرار گرفته است . آناستازى از طرفداران پروپا قرص فرضيه تمايز شناختى است . مطابق با اين فرضيه رشد هوش انسان شامل فرايند تمايز و تخصيص توانايى هاست كه تابعى از سن ، آموزش ، و تجارب يادگيرى كمتر رسمى مى باشد . آناستازى همچنين اظهار مى كند كه سؤالات پيرامون وراثت و محيط در ماهيت و خاستگاه صفات روان شناختى و در نتيجه در تغيير نمرات آزمون روان شناختى دخالت داده مى شود . آناستازى قبل از آنكه به الگو هاى مربوط به فرايند شكل گيرى صفات و چگونگى شكل گيرى صفات روان شناختى بپردازد به درك عوامل اساسى بوجود آورنده توانايى پرداخت .